نقش زن در نگارگری ایرانی

نقش زن در نگارگری ایرانی

زن ، موضوعی است که در ادبیات و هنر همیشه مورد توجه و اهمیت خاصی بوده است . این موضوع در هنرهای تجسمی ایران از دیر باز تاکنون مورد توجه هنرمندان دوره های مختلف قرار گرفته است. پیکره‌نگاری زن از نقش‌مایه‌های دیرینه هنر تصویری ایران است. در هنر پیش از اسلام، تصویر زن گاه با قدرت فرازمینی در نقش الهه ها ظاهر می شد و گاه با قدرت زمینی تصویر شهبانوها را به نمایش می گذاشت. اما این تنها نمود تصویری زن نبود بلکه گاه این تصویر چنان قدرت می یافت که زنی جنگاور و کماندار را نمایان می ساخت. با ورود اسلام به ایران نقاشی تحریم شد. این ممنوعیت درباره تصویر انسان و به ویژه تصویر زن دوچندان بود. به همین دلیل نگارگران به مرور با خلق تصاویری انتزاعی و اسطوره‌ای از زن در نقش قدیس، حاکم، مادر و همسر از این تحریم گذر کردند و تا جایی پیش رفتند که در دوره صفوی و قاجار زنان را در اجتماع یا در حال کار و فعالیت روزانه به تصویر کشیدند. حتی تحت تأثیر هنر غرب بعضی از مرزهای اسلامی را شکستند و تصویر زنانی رقصنده و خنیاگر با بدن های نیمه عریان به نمایش گذاشتند که نمونه های آن در تک نگاره ها، نقاشی‌های لاکی‌ و فرنگی‌سازی برجای مانده است. به این ترتیب در طی قرون تصویر زن از جایگاهی آسمانی و الهه وار به جایگاه زمینی و کنش گر تغییر یافت.

تحولات منجر به ارائه تصویری متفاوت از زن به لحاظ شکل ظاهری و جایگاهش در آثار هنری هر دوره شده است. و همچنین این تصاویر از متون ادبی و فرهنگهای غالب آن دوران تاثیر پذیرفته است.با نگاه به سه دوره تیموری(هرات)، صفوی و قاجار و مطالعه نگاره های این دوران ما به شناخت و درک نسبی از نوع برخورد هنرمندان در هریک از این سه دوره، با زن به عنوان یک عنصر بصری می رسیم. زن در آثار تیموری جایگاهی مثالی و اسطوره ای داشته است. از نظر نوع طراحی بسیار موقر و غیر طبیعت گرایانه ترسیم می شده و به لحاظ بصری در هماهنگی با دیگر عناصر نگاره بوده است. در دوره صفوی در اثر ارتباط با غرب شاهد توجه به طبیعت گرایی در ترسیم پیکره زنان و همچنین شکل گیری آثار تک نگاره بودیم.  این تغییرات منجر به ارائه تصویری نو از زن در نقاشی ایرانی گشت. در دوره قاجار تاثیرات هنر غرب بیشتر شده و شیوه طبیعت گرایی و تکنیک های نقاشی غرب باعث شکل گیری نوع جدیدی از نقاشی شد. اما جایگاه زن در آثار این زمان به زن رقاصه، نوازنده و می گسار حرمسرا نزول یافت.

در واقع این تغییرات می تواند بر اثر عوامل اجتماعی، سیاسی، فرهنگ جامعه، سلیقه پادشاهان و دیگر سفارش دهندگان آثار هنری ، عوامل مذهبی و ارتباط با شرق دور و غرب صورت گرفته باشد.

#زن، زندگی،آزادی

نوشتهٔ پیشین
رضا عباسی
نوشتهٔ بعدی
پوشش زنان در شاهنامۀ طهماسبی و هفت‌اورنگ جامی

    با عضویت در خبرنامه، ما هیچ وقت شما رو گم نمی‌کنیم 🙂

    بهترین پیشنهادها و بهترین مقاله و هر بهترین رو برای کسانی که عضو خبرنامه‌ها هستند میفرستیم.


    مطالب پیشنهادی

    فهرست